اینک نیز عاشورا پرگارى است که عشق را ترسیم مى کند و کانونى است که ارزشها، احساسها، عاطفه ها، خردها و اراده ها برگردش مى چرخند.
بى شک، محتوا، انگیزه ها، اهداف و درسهاى آن، حماسه عظیم فرهنگى ناب و الهام بخش را تشکیل مى دهد. از اینرو در حوزه وسیع تشییع و دلباختگان اهل بیت، پیروان عترت همه با «فرهنگ عاشورا» زیسته اند و براى آن جان باخته اند. آنان در آغاز تولد کام نوزاد را با تربت سیدالشهدا(ع) و آب فرات بر مى دارند و هنگام خاکسپارى، تربت کربلا را با میت همراه مى کنند.آنان از روز ولادت تا هنگامه مرگ به حسین بن على(ع) عشق مى ورزند و براى شهادتش اشک مى ریزند و این مهر مقدس، با شیر وارد جان مى شود و از جان به در نمى رود.
عاشورا از دیرباز تجلى گر روز درگیرى حق و باطل و روز فداکارى و جانبازى در راه دین و عقیده، شناخته شده است. حسین(ع) در این روز با یارانى اندک ولى با ایمان و صلابت و عزتى بزرگ و شکوهمند، با سپاه سنگدل و بى دین کومت ستم یزیدى به مقابله برخاست و کربلا را به صحنه همیشه زنده عشق خدایى و آزادگى مبدل ساخت.
عاشورا اگر چه یک روز بود، اما دامنه تاثیر آن تا ابدیت کشیده شد و چنان در عمق دلها اثر گذاشته است که همه ساله دهه محرم و به ویژه روز عاشورا، اوج عشق و اخلاص نسبت به معلم حریت و اسوه جهاد و شهادت، حسین بن على(ع) مى گردد و حتى غیر شیعیان نیز در مقابل عظمت آن آزادمردان سر تعظیم فرود مى آورند.
عاشورا نشان دهنده معناى «حسین منى و انا من حسین » بود که دین رسول خدا با خون سید الشهدا آبیارى شد و به تعبیر امام خمینى(ره) عاشورا، قیام عدالت خواهان با عددى قلیل و ایمان و عشقى بزرگ در مقابل ستمگران کاخ نشین و مستکبران غارتگر بود. (1) و اگر عاشورا نبود، منطق جاهلیت ابوسفیانیان که مى خواستند قلم سرخ بر وحى و کتاب بکشند و یزید، یادگار عصر تاریک بت پرستى که به گمان خود با کشتن و به شهادت کشیدن فرزندان وحى امید داشت اساس اسلام را بر چیند و با صراحت و اعلام «لا خبر جاء و لا وحى نزل » بنیاد حکومت الهى را بر کند نمى دانستیم بر سر قرآن کریم و اسلام عزیز چه مى آمد. (2)
حماسه عاشورا را زنان و مردانى ساختند که مرگ سرخ و شهادت را بر زندگى ذلت بار ترجیح دادند تا گلواژه آزادى و آزادگى همواره در تاریخ سبز بماند.
در این حماسه خونین بیشتر به نقش آفرین مردان و یارانى که در رکاب حضرت به فوز عظیم شهادت نایل شدند توجه شده است و نقش زنان کمتر مورد توجه بوده است. تنها در حماسه عاشورا از اسوه صبر و مقاومت زینب کبرى (س) و نقش وى در پیام رسانى صحبت شده است و نقش دیگر زنان حماسه شعور و شرف و آزادگى مورد غفلت واقع شده است، از این رو در این مقاله به معرفى اجمالى زنان حماسه ساز در نهضت عاشورا مى پردازیم.
بدون تردید در طول تاریخ اسلام و به ویژه تشییع زنان از سهم بسزایى برخوردار بوده اند و عاشورا نیز برهه اى از همین تاریخ سراسر صبر و ایثار و مقاومت و خودآگاهى است. زنان مسلمانان از بدو تولد اسلام به جهانیان نشان دادند که از آگاهى و شناخت و شعور برخوردارند و بر خلاف آنچه سردمداران دفاع حقوق زن مى پندارند، زن مسلمان نه عروسک حرمسرا و نه موجودى به دور از واقعیتها و مسایل اجتماعى و سیاسى و نظامى است و تاریخ عاشورا بیانگر این واقعیت است، چنانکه زمانى که افرادى چون عمر سعد در انتخاب صراط مستقیم راه را گم کردند و افرادى چون زهیر بن قین که در یارى امام دچار تردید شده بودند، زنانى چون دلهم ( همسر زهیر ) شوهرش را به یارى امامش دعوت کرد و او را از تنگناى امتحان سرفراز بیرون آورد. نیز زنانى چون ام وهب و بانوى غیریه قاسطیه که شجاعت در رکابشان مردانگى آموخت.
در حقیقت نقش زنان در حماسه عاشورا همچون خود عاشورا جاوید خواهد ماند و آنان براى همیشه تاریخ بر بار شیعه بهترین الگوى ایمان و ایثار و اخلاص و فداکارى خواهند بود.
نقش زنان در حادثه خونبار عاشورا از ابعاد گوناگونى برخوردار است که به بعضى از آنها اشاره مى شود:
شرکت در جبهه پیکار و همدلى با نهضت مردانه امام حسین(ع) و مشارکت در ابعاد مختلف آن، از جلوه هاى این حضور است. از همکارى طوعه در کوفه با نهضت مسلم و همراهى همسران برخى از شهداى کربلا گرفته تا اعتراض و انتقاد برخى همسران سپاه کوفه به جنایتهاى شوهرانشان مثل خولى نمونه هایى از این دست است.
روحیه مقاومت و تحمل زنان در مقابل شهادت مردان اسلام در کربلا از درسهاى نهضت عاشورا بود که اوج این صبورى در رفتار زینب کبرى(س) جلوه گر شد. آموزش صبر و مقاومت حماسه عاشورا در زنان آگاه و مبارز متجلى شده و در طول جنگ تحمیلى زنان مبارز و فداکار انقلاب اسلامى ایران نشان دادند که آموزش صبر و مقاومت را از شیر زنان کربلا به خوبى آموخته اند.
افشاگرى جنایات یزیدیان چه در سفر اسارت و چه پس از بازگشت به مدینه، به معناى پاسدارى از خون شهدا بود. افشاگرى بانوان به دو صورت، خطبه و گفتگوهاى پراکنده صورت پذیرفت، و اگر پیام رسانى زینب کبرى(س) و بقیه زنان نبود، امروز حماسه عاشورا به این روشنى براى شیعه تجلى نمى کرد و چه بسا آن واقعه عظیم عقیم مى ماند.
یکى از مسایل مهمى که در هر جنگى مورد توجه بوده است، روحیه جنگاوران است و زنان این مهم را بر عهده داشتند چه در جنگهاى صدر اسلام و چه در جنگهاى دیگر.
در کربلا نیز حضور تشویق آمیز زنان در جبهه به رزمندگان روحیه مى بخشید و همسران و مادران شهدا آنها راتشویق به یارى امام معصوم مى کردند، مانند ام وهب که خودش وارد میدان شد و با سر جگرگوشه اش یکى از یزیدیان را به هلاکت رساند و این روحیه بخشى بعد از چهارده قرن در هشت سال مقاومت جنگ ایران علیه کفر باعث شد که زنان ایرانى درسى را که از زینب(س) و زنان عاشورا گرفته بودند، به نحو احسن باز پس دهند.
رسیدگى به بیماران و مداواى مجروحان از دیگر نقشهاى زنان در جبهه ها، از جمله در حماسه عاشورا است.نقش پرستارى و مراقبت حضرت زینب (س) از امام سجاد(ع) یکى از این نمونه هاست.
بروز صحنه هاى دشوار و بحرانى، استعدادهاى افراد را شکوفا مى سازد. نقش حضرت زینب (س) در نهضت عاشورا و سرپرستى کاروان اسرا، درس مدیریت در شرایط بحران را مى آموزد. وى مجموعه بازمانده را در راستاى اهداف نهضت، هدایت کرد و با هر اقدام، خنثى کننده نتایج عاشورا از سوى دشمن مقابله کرد و نقشه هاى آنان را خنثى ساخت.
درس دیگر زنان قهرمان در کربلا، حفظ ارزشهاى دینى و اعتراض به هتک حرمت خاندان نبوت و رعایت عفاف و حجاب در برابر چشمهاى آلوده بود. زنان اهل بیت، با آنکه اسیر بودند و لباسها و خیمه هایشان غارت شده بود و با وضع نامطلوب در معرض دید تماشاچیان بودند، اما اعتراض کنان، بر حفظ عفاف تاکید مى ورزیدند. ام کلثوم در کوفه فریاد کشید که آیا شرم نمى کنید براى تماشاى اهل بیت پیامبر جمع شده اید؟ وقتى هم در کوفه در خانه اى بازداشت بودند، زینب اجازه نداد جز کنیزان وارد آن خانه شوند. در سخنرانى خود در کاخ یزید نیز به گرداندن، شهر به شهربانوان،اعتراض کرد و فرمود: «آمن العدل یابن الطلقاء تخد یرک حرائرک و امائک و سوقک بنات رسول الله سبایا قد هتکت ستورهن و ابدیت وجوههن یحدوبهن الاعداء من بلد الى بلد و یستشرفهن اهل المناهل و المکاتل و یتصفح وجوههن القریب و البعید و الغائب و الشهید»
اى پسر آزاد شده، آیا در پشت پرده قرار دادن زنان و کنیزان خود و جلو انداختن دختران رسول خدا به صورت اسیر از عدل است. تو پرده آنان را دریدى، چهره هایشان را آشکار ساختى، از شهرى به شهرى مى رانى، رهگذران و بام نشینهابه تماشایشان مى ایستند و آشنا و بیگانه و حاضر و غایب به سیماى آنان خیره مى شوند.
آنان اسارت را به آزادى تبدیل کردند و در قالب اسارت، به اسیران واقعى درس حریت و آزادگى دادند و مفهوم اسیر در اذهان را به گونه اى دیگر تغییر دادند.
گریه ها، شیونها، عزادارى بر شهدا و تحریک عواطف مردم به ماجراى کربلا عمق بخشید و بر احساسات تاثیر گذاشت و از این رهگذار ماندگارتر شد.
1- صحیفه نور. ج 9. ص 57
2- همان. ج 14. ص 265 ، عوالم (امام حسین) ص 3 و 4 ، حیاة الامام الحسین، ج 3، ص 378.