مثل یه غروب تنها که میشینه پشت ابرا
یه سکوت بی پناهم............
توی این بیهودگی ها لحظه هارو میشمارم...
تا اون لحظه موعود برسه
می خواهم از کسی سخن بگوید که درست نمی شناسمش ؛ اما هر گاه به درونم رجوع می کنم و صدای تپش های قلبم را با ندای و جودم می آمیزم، او را می یابم. گاه به خاطر سر گردانی های وجودم ، لب به شکوه می گشایم و
« أین بقیة الله » سر می دهم .آرزویم این است که هنگام آمدن حضرت مهدی (عج) یاریش کنم.
من منتظر ،منتظر طلوعش . خوب می دانم انتظار از انسان « آدم» می سازد.
دنبال سبزه زاری می گردم که «لاله زهرا » آن را آذین نموده باشد؛ چرا که بارها شنیدهام :« حضرت قائم (عج)
به هر سرزمینی بگذرد، سبز و پر گیاه می شود و آب از آنجا می جوشد». می خواهم قلب محزون خود را در این سبزه زار، درخشش دهم که : « ثلاثة یذهبن عن قلب الحزن : الماء والخضراءوالوجه الحسن».
ومن هر سه را در مهدی زهرا(علیه السلام ) یافته ام. او آب حیات و بشارت سبز زندگی است .
چهرۀ مهربان و زیبایش غم عالم را می برد
.
تو که یک گوشۀچشمت غم عالم ببرد حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد
دل خسته ام، دنبال پناه گاه می گردد و درمانی برای دردم جست و جو می کنم و به دنبال طبیبی هستم حکیمی
می طلبم که حکمت های او سیراب کنندۀ تشنگان است :
«ان هذه القلوب تَملّ کما تَمل الاَبدان، فابتغوالها طرائف الحکم».
همان گونه که بدن ها خسته و کوفته می شوند، دل ها نیزخسته می شوند. بنابراین ،حکمت های ظریف را برای آنها بجویید...
حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد
حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد
حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد
حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد
حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد
حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد
حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد
حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد
حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد
حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد