بسم الله الرّحمن الرّحیم
روزچهارم ذی الحجه سال 10 هجری بودکه بیش ازصدهزارمسلمان واردمکه شدنداین جمعیت آن روزهایی رابه یادآوردند که همین پیامبروپیشوای بزرگ ازفشارکفارازمکه مهاجرت کردندتابرکفارغالب و
فائق آمده وشرک وبت پرستی رابه کلی ازصفحۀعربستان پاک نمایند.
رسول اکرم (ص) وارد مسجدالحرام شدندچهارروزدرمکه ماندندومناسک
حج رابه مردم آموختند دراین مدت مردم مکه وقبایل اطراف دسته دسته
مهیای حج شدند پس از5روز،روزذی الحجه فرمودند مردم غسل کنند و
نمازگذارند ودر رکاب آن حضرت به منی حرکت نمایند شب رادرمسجد
الحرام مانده وبرای رمی جمرات وقربانی منی رفته وبه مکه بازگشتند
طواف نمودند بازبه منی برگشتند وآنگاه این آیه نازل شد:
الیوم اکملتُ لکم دینکم
چون پیغمبر(ص) به موقف رسیدجبرئیل نازل شد وگفت:خدایت سلام
می رساند ومی فرماید مهلت توفرارسیده ومرگ تونیز نزدیک است باید
وصیت خود رابنمایی وخلیفۀ خود رامعین کنی وحجت بزرگِ مراکه علی
است رادرمیان مردم معرفی کنی وعهد ومیثاق برای اوبگیری واورا
اولی بِتصرف قراردهی؛هنگامی که رسول خدا(ص) ازمکه بیرون
رفتند وزمانی که به غدیرخم رسیدند آنگاه جبرئیل نازل شد وعرض کرد
خدایت سلام می رساند ومی فرماید:ای برگزیدۀ پروردگارابلاغ کن
آنچه رادربارۀعلی سابقاً به شما ابلاغ شده واگرابلاغ نکنی وظیفۀ
رسالت راانجام نداده وآن خداست که تراازشرمردم منافق حفظ میکند.
درهمان لحظه رسول خدا(ص)فرمود:شترمرابخوابانید بی درنگ پیاده
شدند واعلام کردند ندای صلات جامعه دهید فوری آنها که رفته اند را
برگردانید آنها که عقب مانده اند برسانید؛سلمان عرض کرد یا رسول الله!
چرااین جا توقف کردید؟فرمود:جبرئیل برمن نازل شد وامرشده است
فوری یک فرضیه مهمی را ابلاغ کنم آنگاه به سلمان فرمود: در پایین
کوه منبری ازتخته سنگ های بزرگ ترتیب دهید.وروی آن جهازهای شترگذاشتند قبل از نماز ظهربالای منبررفت ؛هوابسیارگرم بود اعراب
عباها را به پای خود می بستند وروی تخته سنگ های دامنه کوه می نشستند
مورخان اهل سنت نوشته اند قریب به 120000نفرمنتظرامرحضرت
بوده اند.گوش تا گوش آن سرزمین را انبوه مردم گرفته بودند وسروپا،گوش شده تا ببینند چه واقعۀ مهمی رخ داده چه فریضۀ خطیری نازل شده که این هوای گرم دراین دامنه کوهستان رسول خدا(ص)مردم رانگاه داشته تاابلاغ نمایند.حضرت رسول اکرم(ص)برفرازمنبری که هفتاد قطعه سنگ وجهازشترترتیب داده شده بود بالارفت وهمه مردم او را می دیدند وکلام اورا می شنیدند.پبامبراکرم (ص) شروع به سپاس وستایش پروردگارکرد ویک خطبه مفصلی دررابطۀ توحید ومراتب توحید انشاء فرمودند که خلاصۀآن این است:سپاس خداوندی راکه در وحدانیت برترازهمه درسلطنت باعظمت دراحاطه به همه موجودات عالم دانا وتوانا است اودراداره اموراجتماع بشرقادر،درآفرینش خود مقتدراست که بوده وخواهد بود،ازلی وابدی است آفرینش اوپایان ندارد،اوگردانندۀ چرخ کارخانه وجوداست. اوست منزه ومبری ازهرتصورواندیشه اوآفرینندۀ آسمانها وزمین وملائکه وروح القدس است. اوست که افاضه فیوضاتش رشتۀ ناگسستنی است وچرخ برکاتش غیرستادنی است. اوست که ازهرکسی به انسان نزدیک تراست هیچ دیده ای اوراندید وانکارهم نکرد. اوست مدیرکاراموربشری ،باران رحمتش همه جا رسید خوان نعمتش همه جاگسترده ؛شهادت می دهم که او خدای آفریننده، دانای یکتای بی همتاست. شهادت می دهم که پرتونورِافاضات اوسرتاسر مُلک هستی رافراگرفته واداره امور
موجودات رابدون معاون وکمک ومشاوره وشریک به دست قدرت توانای خود دارد وهمه موجودات وموالید وعناصروعوالم ملک ملکوت درنشئه وجود به تصویرواراده اونقش بسته ؛دراین آفرینش تکلف وتزلزلی دراستقلال اراده اونیست. اوست یگانه آفریننده متین ومتقین ونیکوپردازودادگستر،اوعادلی است که جورنمی کند، بخشنده است بی منت، آموزگاریست که همه چیزدرپیشگاه قدرت اوخاضع است وهمه موجودات درآستان هیئت اوخاشع است. مالک املاک وگردانندۀافلاک است آفتاب وماه بااراده اومی چرخند روزوشب با حساب دقیق ومنظمی برمیل اوتبدیل وتجدید می شود واوانتقام کِشنده ازهرمتعدی است ،نابودکننده هرمتجاوز بدخواهی است ،اونظیرندارد ،اوپرودگارواحد وآفریننده وکسی است که هرچه خواست می کند اوست که آمارآفرینش خود
را دارد اوست که به وجود می آورد، حیات می بخشد.اوست که به خنده
می آورد،به گریه وا می دارد،می دهد، می گیرد،می بخشد،
می ستاند،نزدیک می سازد،دورمی کند،مُلک هستی بدست اوست ستایش وحمد مخصوص اوست ای مردم پروردگارجل جلاله ضامن امانت وعصمت من بوده واوست کافی وکریم که به من وحی کرد بگو؛ای برگزیدۀمن ابلاغ کن انچه رابرتونازل کردیم واگرتبلیغ نکنی رسالت مارا ابلاغ نکردی ...
سپس رسول خدا محمّدِ مصطفی (صلی الله علیه وآله) درخصوص ویژگیهای امام علی علیه السلام این چنین فرمودند:
می دانید که علی وپاکترین اولاد اوعترت وثقل اصغروقرآن ثقل اکبراست وهردوبریک اساس قرارگرفته وازهم جدانشوند تا درحوض کوثربرمن وارد شوند این دو امانتی است که من درمیان شما می گذارم این دوحکمی است آسمانی که درزمین باقی خواهدماند ای مردم امانت خداراحفظ کنید!آیا شنیدید که من ابلاغ کردم؟(ودومرتبه تکرارفرمود)آیافهمیدید که خداوند به من امرفرمود این فرضیه راابلاغ کنم ومن اعتراف واقرارمی کنم که این امریه ازطرف خداوند به من ابلاغ شده- که امیرالمؤمنین علی (ع)برادرمن است واین امارت پس ازمن برهیچکس جایزنیست- آنگاه دست بربازوی علی (ع)زد وعلی(ع)رابرسردست بلند کردآنقدربلندکردکه پاهای علی سرزانوهای پیامبر(ص)بود – تامردم همگی علی (ع)راخوب ببینند وبه خاطر بسپارند- فرمودند:این علی(ع) برادرمن وصی من و وارث علم من وخلیفۀ من براُمتِ من است، علی (ع)مُفسرکتاب خداست.علی(ع) آنکسی است که مردم رابه قرآن دعوت می کند،علی (ع)مبارزبا دشمنان خداست ودوست پیروان حق است،علی(ع) مردم راازمعصیت بازمی دارد وبه عبادت رهبری می کند علی (ع)خلیفۀ رسول خدا وامیرالمؤمنین وامام وهادی وقاتل ناکثین وقاسطین ومارقین به امرخداست.من به شما مردم مسلمان می گویم فرمان خدا نزد من تبدیل وتأویل نشده عین آنچه راکه به من ابلاغ شده دربارۀعلی(ع) به شما ابلاغ می کنم.آنگاه فرمودند:پرودگارا ! یاری کن هرآنکه اورا یاری کرد وخاری ده هرآنکه اورا دشمن است وغضب خدا وقهرپیغمبربرکسی که حق علی راانکارکند.پروردگارا توبودی که به من امامت علی را ابلاغ فرمودی و ولی خودت رادرقرآن معرفی کردی.اکنون شاهد باش که من به مأموریت خود عمل کردم ...
این است علی امام بعدازمن اورا برای من یاری کنید حق او را حفظ کنید او نزدیکترین مردم به من است،خدا علی راعزیزوگرامی داشته،خدا و من که رسول خدا هستم از علی راضی هستیم هیچ آیه رضایی نازل شد مگر آنکه به علی مثل زده می شد هیچ خطابی نشد مگرآنکه علی پیشوای خطاب بود .هیچ مدعی نیا مده مگر آنکه علی صدر آ ن واقع شد ه،ای مردم سوره« هل اتی علی الانسان »گواهی بر بهشت رفتن نداده مگر برای او و آن را در حق غیر او نازل نکرده و به آن جز او را نستوده است آگاه باشید !که با علی
نمی ستیزد مگر بی سعادت و سرپرستی او را نمی پزیرد مگر رستگار پرهیزگار وبه او نمی گردد مگر ایمان داربی آلایش و سوگند بخدا که سوره ای وَالعصر درباره ای اوست: «بنام خداوند بخشنده مهربان،قسم به زمان که انسان در زیان است » مگر علی آورده وبدرستی وشکیبایی آراسته است .آگاه باشید! بزودی پس از من امامت را با پادشاهی جابجا نموده آن را غصب کرده و به تصرف خویش در آورند... سپس پیامبر صلی الله علیه و آله قرائت فرمودند :بسم الله الرّحیم الرّحیم،الحمد لله رب العالمین،الرّحمن الرّحیم وتا آخر سوره وفرمودند:هان! بخدا سوگند این سوره درباه ی من نازل شده و شامل امامان می باشد وبه آنان اختصاص دارد.آنان اولیای خدایند که ترس واندوهی بر ایشان نیست.پس ازمعرفی وایراد خطبه ومفصل وارزشمند هویت عالم را دردوستی و دوشمنی با اوروشن فرمود: یقول الله:« وبامرِکَ یا رب اقول :اللهم وآل من عاداه وانصر من نصره و اخذله من انکره واغضب علی من جَحَد حَقَّه ».بدانید که من صراط مستقیم که خدا امرفرمودازآن پیروی کنید وبین ازمن علی راه راست وبعد ازاوپسران او
شماراهدایت می کنندوبه حق رهبری می نمایندوبه عدالت می پرورانند.دوچیزاست که شمارابر سر دو راهی بهشت و دوزخ رهبری
می کند یکی دوستی وپیروی علی(ع)ودیگری بغض ودوری ازعلی(ع). سپس پیامبر(ص) فرمودند:جمعیت شمابیشترازآن است که یک یک باعلی (ع)دست بیعت دهید من شما را امرمی کنم به زبان ودل اقراربه خلافت علی(ع) نماییدوبا اوبیعت کنید تا رستگارشوید.مردم همه گفتند:شنیدیم واطاعت می کنیم وراضی هستیم به آنچه تبلیغ کردی وبر ولایت علی وائمۀ پس ازاوازصُلب اوازصمیم قلب وبه زبان به دست معترفیم،براین عقیده زنده هستیم وتا خواهیم مُرد براین عقیده مبعوث ومحشورمی شویم هیچ تغیر و
تبدیل وشک وتردید درآن نداریم عهد ومیثاق خودرانمی شکنیم،علی امیرالمؤمنین واولادش پس ازاوائمۀ ماهستند،حسن وحُسَین که آنهاراخوب
می شناسیم.سپس شروع کردند به تبریک گفتن واولین کسی که تبریک گفت ودست بیعت داد عمر(لعنة الله علیه) بود وپس ازاوسایرین،مهاجرین وانصار
باقی مردمی که آنجاحاضربودند دست عهد ومیثاق دادند.زمانی که رسول خداازخطبه فارغ شد مردی خوش صورت ومعطروزیبا می گوید: قسم به خدا که من روزی رابه اهمیت ومانندامروزندیدم این روز روزی است که رسول خدا(صلی الله علیه وآله) پسرعمویش که فداکارترین مردم برای اسلام
است به خلافت معرفی کرد وهیچ کس انکارنمی کند مگرآنکه کافربه خدای عظیم شود.عمر(لعنة الله علیه) درکناررسول خدا(ص) ایستاده بود،پیغمبر(ص) به عمر(لعنة الله علیه) نگاه کرد وفرمود:شنیدی این مرد چه گفت. عمر(لعنة الله علیه) گفت آری.حضرت فرمود:او را
شناختی .عمر(لعنة الله علیه) گفت نه.رسول خدا(ص)فرمود:اوجبرئیل امین بود.
خطیب روایت می کندکه هرکس روز8ذی الحجه راروزه بگیرد برای اوثواب شصت روزه می نویسند وآن روزیست که پیغمبر(ص) درغدیرخم
دست علی بن ابیطالب (ع) راگرفت وخطاب به مردم فرمود:«من کنت مؤلا فهذا علی مؤلا».
پیامبر(ص) به عمارفرمودند:ای عماراگردیدی علی(ع) در راهی است ومردم در راه دیگرتوآن راهی رااختیارکن که علی(ع) رفته وبدان که اوهرگزرهبری به گمراهی نمی کند وهیچگاه ازراه راست وهدایت وارشاد خارج نمی شود.
بر سر در بهشت بنوشته اند اینگونه خدا یکی است و محمّد رسول خداست و علی برادر پیغمبر خداست.
« اَشهَدُ اَن لا اله الا الله وَ اَشهَدُ انَّ محمّد رسول الله وَ اَشهَدُ انَّ علی ولی الله »
(عید غدیر بر تمامی دوستاران علی و آل علی مبارک باد )
آقای من مولاجان یاریم ده تادرکوچه پس کوچه های این ظلمت کده
گم نشوم مولاجان یاریم ده تادرظلمت وتاریکی نفسم ودرپس هواها
وهوسهای شیطانی ازرکابتان عقب نمانم می ترسم می ترسم از
روزیکه وعده دادندکه مبادادرآن روزبه اشتباه درمقابلتان بایستم نه
درکنارتان وای برمن درآن روز !
آقای من،من ازبرزخ وعذابهای آن درهراسم یاریم ده تاآنجاکه فرصت دارم
ذخیره ای برای آنروزم بفرستم می ترسم ازروزی که درپیشگاه خداوندمتعال
سرافکنده وشرمگین باشم می ترسم ازاینکه شفیعی نداشته باشم وتنها
درمحضرحضرت دوست باسری افکنده وشرمساربایستم که درآن روزشرمندگیم
سودی به حالم نکندمی ترسم ازاینکه همسفرانم همه ازامتحان خودپیروز وسربلند
ومن سرافکنده همه باخوشحالی واردبهشت شده ودرتلاش برای رسیدن به کمال
نهایی باشندومن درحسرتی سخت خیره به آنهاوبازنجیرهایی به گردن محکوم به
سوختن باشم دوستانی که یک عمرباهم بودیم واکنون آنهابه خواسته خودرسیده و
مرابه کلی فراموش کردندآقاجان من دراین نیمه شب زمستانی شمارافراموش
نکرده ام شما نیزدرآن حرارت آتش که به سوی من زبانه می کشند مرافراموش نکنید.
آقامنتظرآمدنتان هستم منوفراموش نکنیدهچکی مثل شما وفادارومهربون نیست
همه دوستانم درسختی روزحساب فراموشم خواهندکردخوب می دانم وشایدهمانها
گریبانم رابگیرندکه آری روزی به آنهابدی کردم چراکه آنروزهمه نیازمندیک حسنه هستیم
آقاشماآنروزهوای ماراداشته باش!
دوست ندارم شماراقسم بدهم امامجبورم من نمی خواهم جزء دشمنانتان باشم
نمی خواهم خداراازخودناراضی ببینم پس آقاجان شمارابه نبی اکرم و مادرپهلوشکسته وبه علی مظلوم وبه حسن غریب وحسین تشنه لب قسم می دهم هم درآن دنیا هم درعالم برزخ وهم دراین دنیادرروزقیامتروزرستاخیزیاریم دهیدوتنهایم نگذاریدعاجزانه خواهش میکنم !
به امیدقدمت کون ومکان چشم به راه
به تماشای توأم نوردل هستی،هست آسمان
کاهکشان، کاهکشان چشم به راه
رخ زیبای تورایاسمین آیینه به دست
قدرعنای تورا،سروجوان چشم به راه
درشبستان شهوداشک فشان دوخته اند
همه شب تابه سحرخلوتیان چشم به راه
نازنینا نفسی اسب تجلی،زین کن!که زمین
گوش به زنگ است وزمان چشم به راه
آفتابا!دمی ازابربرون آ،که بُود
بی تومنظومۀ امکان،نگران چشم به راه
تمام عمربه راهت چه وقت می آیی
به جاده هاچه غریبانه چشم دوخته ام
زپشت پنجره های غریبِ تنهایی
تمام پنجره هابی تومات مانده ،بیا
بیاکه باتوشودکوچه هاتماشایی
کجاست کشتی چشمت که لنگراندازد
دلم کنارساحل این چشم های دریایی
بگوکه سمت نگاهت کدام آفاق است
توای که سمت نگاهِ تمام دلهایی
نیامدی وزِاندوه غربتت خون شد
دل تمامی آلاله های صحرایی
به لحظه لحظۀ این روزهای یلدایی
دلم گواهی آن می دهدکه می آیی!
دیگربس است عزیززهرا ازسفربیا !
بغض تمام پنجره ها درغمت شکست.
چشمها به حرمت غم توتا سحرگریست!
درساحل عبورتا صبحدم نشسته ایم در
کوچه های حادثه تنهاشدیم بس است دیگر
بیابیابیااااااااااااااااااااااااااااااااااااه
شاه خیال خوب من!
ای تراوش شبنم ز برگ یاس!
ندیدمت این غصه کم نسیت آقا!
دوستت دارم دست خودم نیست آقا!
پنجره زیباست اگر
بگذارند
چشم مخصوص تماشاست اگر
بگذارند
من ازاظهارنظرهای دلم فهمیدم
عشق هم صاحب فتواست اگر
بگذارند
غروب عمرشب انتظارنزدیک است
طلوع مشرقی آن سوارنزدیک است
دلم قرارنمی گیرد ازتلاطم عشق
مگوبرای چه؟وقت انتظارنزدیک است
باشد که قدمهایت ببویم ای دوست.
بااشک غبارشان بشویم ای دوست.
یک قصه به طول عمرت دارم گر
اقا شفاعت ما راهم بکن
دعاکن منتظرواقعی باشیم