یک میزبا دوصندلی وچندکاج پیر
یک جفت چشم منتظر...اما نیامدید
یک سال روزنامه هرروزو...هیچ گاه
در تیترهای صفحه فردا نیامدید
بیهوده دلخوشم همه روزها گذشت
حتی غروب روز مبادا نیامدید
اینجا دلم فسیل شد اما کسی ندید
حتی شما برای تماشا نیامدید
حالا اگر به فرض که دنیا دل من است
انگارهیچ وقت به دنیا نیامدید.