دیگه بسه! دیگه به اینها فکر نکن!
دیگه نگو که:
کودک که بودیم چه دلهای بزرگی داشتیم اکنون که بزرگیم چه دلتنگیم.
کاش همان کودک بودیم که حرفهایش را از نگاهش می شد خواند، اما اکنون اگر فریاد هم بزنیم کسی نمی فهمد و دل خوش کرده ایم که سکوت کرده ایم. سکوت«پر» بهتر از فریاد «توخالی» است.
فکر می کنیم کسی هست که سکوت ما را بشکند اما افسوس که انتظار بی فایده است.
آنقدر از گذشته ام سر افکنده ام که نمی توانم به آینده بیاندیشم و آنقدر صهبای نفس سر کشیدم که جایی برای خدا نگذاشتم.
آنقدر در زندگی دویدم که آخر هم بدهکار شدم. چه شد که دلپاک آمدم و رو سیاه خواهم رفت.
به این بیاندیش که :
تویی و روزنه ی امید بخشش پروردگارت.
اویی که سالهاست فراموشش کرده ای اما او منتظر توست و باز هم ترا می خواند:
حی علی الصلاة ، حی علی خیر العمل...